دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست حتی دل دماوند، آتشفشان ندارد دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد دارا کجای کاری، دزدان سرزمینت بر بیستون نویسند، دارا جهان قصه ی بی تکرار...
ما را در سایت قصه ی بی تکرار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ghesseyebitekrar بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:05